میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟ + مثال

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average) یکی از معروف‌ترین ابزار‌های معاملاتی به شمار می‌رود و در همه‌ی سبک‌های معاملاتی کاربرد دارد. از این اندیکاتور برای تعیین جهت روند و مومنتوم استفاده می‌شود. اندیکاتور مووینگ اوریج انواع مختلفی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟

میانگین متحرک اندیکاتوری است که در آن قیمت‌ها به عنوان داده در نظر گرفته می‌شوند و بر اساس بازه‌ی زمانی معین، میانگینی از قیمت محاسبه می‌شود که در نمودار قابل مشاهده است. این اندیکاتور پایه و اساس بسیاری از اندیکاتور‌های دیگر مانند استوکاستیک یا مکدی به شمار می‌رود.

چگونه از میانگین متحرک استفاده کنیم؟

روش‌های متفاوتی برای استفاده از مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال وجود دارد، اما این روش‌ها عمدتا بر یافتن روند‌های فعلی یا آتی بازار تمرکز دارند. برای مثال، شما می‌توانید بوسیله‌ی یک مووینگ اوریج، صعودی یا نزولی بودن روند بازار را مشخص کنید (اگر قیمت به طور مداوم در بالای میانگین متحرک بود، روند صعودی و اگر قیمت در پایین میانگین متحرک قرار داشت، روند نزولی است)

انواع میانگین متحرک

1.میانگین متحرک ساده (SMA):

SMA ساده‌ترین میانگین متحرک است که با اضافه کردن مجموعه‌ی داده‌های اخیر و سپس تقسیم کردن کل آن‌ها بر تعداد دوره‌های زمانی به دست می‌آید. معامله‌گران از SMA برای تعیین زمان ورود و خروج به معاملات استفاده می‌کنند. SMA اندیکاتوری تاخیری (Lagging Indicator) بر اساس داده‌های گذشته قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین می‌باشد که می‌تواند برای انواع مختلف قیمت از قبیل: های (High)، لو (Low)، اوپن (Open) و کلوز (Close) محاسبه شود. معامله‌گران از این اندیکاتور برای مشخص کردن سیگنال‌های خرید و فروش و همچنین مشخص کردن نواحی حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند. برای مثال معامله‌گری میخواهد قیمت کلوز میانگین متحرک ساده برای پنج روز گذشته یک سهام را محاسبه کند.

قیمت کلوز این سهام در پنج روز گذشته به شرح زیر است:

23 روپیه،23.40 روپیه، 23.20 روپیه و 24 روپیه و 25.50 روپیه

طبق اطلاعات بالا قیمت کلوز SMA به صورت زیر محاسبه می‌شود:

SMA = (23 + 23.40 + 23.20 + 24 + 25.50) / 5

SMA = 23.82

میانگین متحرک ساده با دوره زمانی 9 برای سهام Nifty 50 در تصویر زیر نشان داده شده است:

2.میانگین متحرک نمایی (EMA):

EMA نوع دیگری از میانگین متحرک است که وزن و ارزش بیشتری را به قیمت‌های اخیر اختصاص می‌دهد. EMA در مقایسه با SMA نسبت به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان می‌دهد زیرا وزن یکسانی را برای همه‌ی تغییرات قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین اعمال می‌کند.

هنگام محاسبه EMA سه مرحله وجود دارد:

• ابتدا باید SMA را برای یک دوره‌ی زمانی معین محاسبه کنیم.
• سپس باید ضریب وزن‌دهی EMA را محاسبه کنیم.
• در آخرین مرحله باید EMA فعلی را محاسبه کنیم. برای این کار باید دوره‌ی زمانی را از EMA اولیه تا آخرین دوره‌ی زمانی در نظر بگیریم که با استفاده از قیمت، ضریب و دوره‌ی EMA قبلی انجام می‌شود.

فرمول محاسبه‌ی EMA به صورت زیر است:

فعلی EMA = [قیمت کلوز – EMA (دوره‌ی زمانی قبلی)] x ضریب + EMA (دوره‌ی زمانی قبلی)

میانگین متحرک نمایی با دوره زمانی 9 برای سهام Nifty 50 در تصویر زیر قابل مشاهده است:

3.میانگین متحرک وزنی (WMA):

WMA نوع دیگری از میانگین متحرک است که معامله‌گران از آن برای گرفتن سیگنال و تصمیم‌گیری برای خرید یا فروش استفاده می‌کنند. این مووینگ اوریج به نقاط داده‌ی اخیر وزن بیشتری اختصاص می‌دهد در حالی که برای نقاط داده‌ی گذشته، وزن کمتری در نظر می‌گیرد. WMA با ضرب هر نقطه‌ی ضریب داده‌ها در یک ضریب وزنی محاسبه می‌شود.

همانطور که اشاره کردیم معامله‌گران از WMA برای تولید سیگنال استفاده می‌کنند. برای مثال، وقتی قیمت بالای خط WMA قرار دارد سیگنالی برای روند صعودی است، اما اگر قیمت در پایین آن قرار داشته باشد سیگنال روند نزولی به شمار می‌رود.

تصویر زیر، میانگین متحرک وزنی با دوره زمانی 9 را برای سهام Nifty 50 نشان می‌دهد:

4.میانگین متحرک نمایی دوگانه (DEMA):

DEMA نسخه‌ی بهبودیافته‌ی EMA است، زیرا وزن بیشتری به نقاط داده‌ی اخیر می‌دهد. میانگین متحرک نمایی دوگانه تاخیر کمتری دارد و به معامله‌گران کوتاه‌مدت کمک می‌کند تا سریعا تغییر روند را تشخیص دهند.

نگاهی به قیمت سهام Nifty 50 در نه روز گذشته بیندازید:

خط آبی SMA، خط بنفش EMA و خط زرد DEMA را نشان می‌دهد.

طبق نمودار بالا، DEMA نسبت به دیگر میانگین‌های متحرک به قیمت نزدیک‌تر است و کمترین انحراف را دارد. از آنجا که DEMA به دقت حرکات قیمت را دنبال می‌کند، بنابراین نسبت به حرکات قیمت بیشترین حساسیت را دارد. تغییر در نوسانات نشانه‌ی خوبی برای تغییر روند است.

5.میانگین متحرک نمایی سه‌گانه (TEMA):

TEMA تاخیر EMA ها را کاهش می‌دهد و آن‌ها را نسبت به حرکات قیمت حساس‌تر می‌کند. پس از توسعه‌ی DEMA در سال 1994، پاتریک مالوی (Patrick Mulloy) میانگین متحرک نمایی سه‌گانه (TEMA) را ایجاد کرد. دقیقا مانند DEMA، میانگین متحرک نمایی سه‌گانه تفاوت تاخیر بین EMA های مختلف را کاهش می‌دهد.

در نمودار زیر، TEMA با خط زرد و DEMA با خط بنفش نشان داده شده است:

EMA یا SMA ؟ بهترین میانگین متحرک کدام است؟

انتخاب بهترین مووینگ اوریج بستگی به عواملی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم. تفاوت بین EMA (میانگین متحرک نمایی) و SMA (میانگین متحرک ساده) معمولا بسیار ظریف است اما انتخاب هر یک از آن‌ها می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در معاملات شما داشته باشد.

تفاوت بین EMA و SMA

مهم‌ترین تفاوت بین EMA و SMA سرعت است. EMA سرعت بالاتری دارد و جهت خود را سریع‌تر از SMA تغییر می‌دهد. EMA توجه بیشتری به حرکات اخیر قیمت دارد، یعنی زمانی که قیمت جهت خود را تغییر می‌دهد EMA سریع‌تر این موضوع را تشخیص می‌دهد، درحالی که SMA کند‌تر عمل می‌کند.

البته این بدین معنا نیست که EMA بهتر از SMA است، به توضیحات زیر توجه کنید:

EMA در هنگام تغییر جهت قیمت واکنش سریعتری دارد، اما همین ویژگی باعث می‌شود که EMA سیگنال‌های اشتباه زیادی به همراه داشته باشد. برای مثال زمانی که قیمت در طول یک حرکت صعودی اصلاح می‌کند، بلافاصله EMA به سمت پایین تغییر جهت می‌دهد و سیگنال تغییر روند زودهنگامی را صادر ‌می‌کند. SMA سرعت کمتری دارد و در حرکات کوتاه‌مدت و نامنظم قیمت سیگنال‌های اشتباه کمتری صادر می‌کند. بدیهی است که در این صورت SMA دیرتر از EMA شما را وارد معاملات می‌کند.

در نهایت

انتخاب میانگین متحرک به سبک معاملاتی و روحیات شما بستگی دارد. EMA سیگنال بیش‌تر و سریع‌تری صادر می‌کند، اما اشتباهات بیشتری نیز به همراه دارد. SMA سیگنال‌های کم‌تر و دیر‌تری ارائه می‌دهد، ولی سیگنال‌های آن اشتباهات کمتری در پی دارند.

بهترین تنظیمات مووینگ اوریج

سوالی که بسیاری از معامله‌گران پرایس اکشن با آن مواجه می‌شوند این است که “بهترین تنظیمات برای میانگین متحرک چیست؟”

پاسخ این سوال دو بخش دارد:

1. مشخص کنید که معامله‌گر نوسانی (Swing Trader) هستید یا معامله‌گر روزانه (Day Trader)؟
2. تعیین کنید که به چه دلیل از مووینگ اوریج استفاده می‌کنید؟

توضیحاتی در مورد مووینگ اوریج:

بسیاری از معامله‌گران در معاملات خود از مووینگ اوریج بهره می‌برند، به همین دلیل است که حرکت قیمت به میانگین متحرک احترام می‌گذارد. برای اینکه مووینگ اوریج بهترین نتیجه را برای شما داشته باشد باید از متداول‌ترین تنظمیات آن استفاده کنید. میانگین‌های متحرک زمانی کار می‌کنند که تعداد زیادی از معامله‌گران از آن‌ها استفاده و بر اساس سیگنال‌های آن‌ها عمل می‌کنند. بنابراین برای داشتن بهترین بازدهی باید از تنظیماتی که اغلب معامله‌گران برای مووینگ اوریج به کار می‌برند استفاده کنیم. همچنین می‌توانید در اینجا بهترین زمان معامله با میانگین متحرک ها در فارکس را مشاهده کنید.

بهترین دوره‌های زمانی میانگین متحرک برای معاملات روزانه

اگر معامله‌گر روزانه هستید به مووینگ اوریجی نیاز دارید که سریع باشد و فوراً به تغییرات قیمت واکنش نشان دهد. بنابراین توصیه می‌شود که معامله‌گران روزانه از میانگین متحرک نمایی استفاده کنند.

بهترین و رایج‌ترین دوره‌ای که برای مووینگ اوریج‌ها به کار می‌بریم به شرح زیر است:

• دوره‌ی زمانی 9 یا 10 روزه: دارای محبوبیت زیادی است و بسیار سریع حرکت می‌کند. اغلب به عنوان فیلتری برای جهت حرکت استفاده می‌شود.
• دوره‌ی زمانی 21 روزه: میان‌مدت است و دقیق‌ترین مووینگ اوریج به شمار می‌رود. این دوره‌ی زمانی برای ترید در جهت روند کاربرد بالایی دارد.
• دوره‌ی زمانی 50 روزه: این مووینگ اوریج بلندمدت به شمار می‌رود و بهترین گزینه برای شناسایی جهت بلندمدت بازار است.

بهترین دوره‌های زمانی میانگین متحرک برای معاملات میان‌مدت

معامله‌گران میان‌مدت رویکرد بسیار متفاوتی دارند و معمولا در بازه‌های زمانی بالاتر (چهارساعته، روزانه یا هفتگی) معامله می‌کنند و همچنین معاملات را برای مدت زمان طولانی‌تری باز نگه می‌دارند. بنابراین معامله‌گران میان‌مدت باید از مووینگ اوریج ساده و همچنین میانگین‌های متحرکی با دوره زمانی بالاتر استفاده کنند تا سیگنال‌های اشتباه کمتری داشته باشند.

چهار دوره‌ی مووینگ اوریج که بیشترین کاربرد را برای معامله‌گران نوسانی (Swing Traders) دارند:

• دوره‌ی زمانی 20 یا 21 روزه: مووینگ اوریج 21 بهترین گزینه برای معاملات نوسانی کوتاه‌مدت است. در طول روند، قیمت به آن احترام می‌گذارد و سیگنال‌های تغییر روند را صادر می‌کند.
• دوره‌ی زمانی 50 روزه: مووینگ اوریج استاندارد معاملات نوسانی است و محبوبیت بالایی دارد. اکثر معامله‌گران از آن برای معامله در جهت روند استفاده می‌کنند.
• دوره‌ی زمانی 100 روزه: اعداد رُند معامله‌گران را به خود جذب می‌کنند. این موضوع در اینجا نیز صادق است و مووینگ اوریج 100 کاربرد بسیاری در سیستم‌های معاملاتی دارد. این میانگین متحرک به خوبی نقش حمایت و مقاومت را در تایم‌فریم‌های روزانه و هفتگی ایفا می‌کند.
  
• دوره‌ی زمانی 200 یا 250 روزه: توضیحات بالا برای میانگین متحرک 200 نیز به کار می‌رود. میانگین متحرک 250 در نمودار روزانه محبوبیت بسیاری دارد زیرا هر سال معاملاتی 250 روز است.

کاربرد‌های میانگین متحرک

اکنون که تفاوت بین مووینگ اوریج‌ها را می‌شناسید و قادرید که تنظیمات صحیح مووینگ اوریج‌ها را به کار بگیرید، می‌توانیم به سه روش استفاده از مووینگ اوریج‌ها برای پیدا کردن ستاپ‌های معاملاتی، سوار شدن بر روندها و خروج از معاملات اشاره کنیم.

1.جهت روند و فیلتر کردن معاملات

مارتی شوارتز (Marty Schwartz) ملقب به جادوگر بازار جزو موفق‌ترین افراد در دنیای معامله‎‌گری، یکی از طرفدارن بزرگ استفاده از مووینگ اوریج‌ها برای شناسایی جهت روند بود. او در مورد مووینگ اوریج توضیحات زیر را ارائه داده است:

میانگین متحرک 10 روزه، اندیکاتور مورد علاقه‌ی من برای شناسایی روند اصلی بازار است. من این را “چراغ قرمز، چراغ سبز” می‌نامم، زیرا در معامله‌گری ضروری است که در سمت صحیح میانگین متحرک قرار داشته باشید تا برای خود بیشترین احتمال موفقیت را فراهم کنید. زمانی که قیمت در بالای میانگین متحرک 10 روزه است، چراغ سبز است و بازار حالت مثبتی دارد، در این زمان شما باید به فکر خرید باشید. برعکس در صورتی که قیمت زیر میانگین باشد چراغ قرمز است و بازار در حالت منفی قرار دارد. در این زمان شما باید به فکر فروش باشید.

مارتی شوارتز از یک EMA سریع برای ماندن در جهت صحیح بازار و فیلتر کردن معاملات خلاف روند استفاده می‌کند. توجه به این نکته می‌تواند برای کسانی که با روند معامله می‌کنند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

کراس طلایی و کراس مرگ

در صورتی که معامله‌گر نوسانی هم هستید می‌توانید از میانگین‌های متحرک برای فیلتر جهت بازار استفاده کنید. کراس طلایی و کراس مرگ زمانی اتفاق می‌افتد که میانگین‌های متحرک 200 و 50 از هم عبور می‌کنند. این کراس‌ها عمدتا در نمودار روزانه استفاده می‌شوند.

در نمودار زیر کراس طلایی و مرگ مشخص شده‌اند. به طور کلی، زمانی که میانگین متحرک 50 از 200 به سمت پایین عبور می‌کند، وارد معامله‌ی فروش می‌شوید و زمانی که میانگین متحرک 50 از 200 به سمت بالا عبور می‌کند، وارد معامله‌ی خرید می‌شوید. با اینکه اسکرین‌شات زیر محدوده‌ی کمی از زمان را در بر می‌گیرد، مشاهده می‌کنید که کراس‌های میانگین‌ متحرک در تشخیص جهت صحیح بازار کاربرد بسیاری دارند و تحلیل های شما را بهبود می‌بخشند.

2.حمایت و مقاومت و استاپ گذاری

کاربرد دوم میانگین‌های متحرک، استفاده از آن‌ها برای معامله با سطوح حمایت و مقاومت و همچنین قرار دادن حد ضرر برای معاملات است. طبق توضیحات قبل، به دلیل اینکه معامله‌گران زیادی از میانگین‌های متحرک محبوب به عنوان حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند، ما در سیستم معاملاتی خودمان هم می‌توانیم آن‌ها را حمایت و مقاومت در نظر بگیریم.

از میانگین‌ متحرک می‌توانیم برای قرار دادن حد ضرر استفاده کنیم. تصویر زیر را مشاهده کنید:

3.باندهای بولینگر و پایان روند

باند‌های بولینگر (Bollinger Bands) اندیکاتوری بر اساس میانگین متحرک است. در وسط باند‌های بولینگر میانگین متحرک 20 مشاهده می‌شود. باند‌های خارجی در این اندیکاتور نوسان قیمت (Volatility) را اندازه‌گیری می‌کنند.

در محدوده‌های رنج، قیمت در اطراف میانگین متحرک نوسان می‌کند و ثبات ندارد، بنابراین میانگین متحرک نمی‌تواند جهت صحیح بازار را مشخص کند، ولی باند‌های خارجی همچنان مهم هستند. در صورتی که قیمت باند‌های خارجی را در محدوده‌های رنج تست کند و پس‌زده شود، اغلب نشانه‌ی حرکت بازگشتی (ریورسال) در جهت مخالف است. بنابراین، حتی اگر میانگین‌های متحرک اعتبار خود را در طول محدوده‌های رنج از دست می‌دهند، باند‌های بولینگر همچنان ابزاری عالی برای تجزیه و تحلیل موثر قیمت است.

در روند‌ها، باند‌های بولینگر به شما کمک می‌کنند که در معاملات بمانید. در طول یک روند قوی، قیمت معمولا از میانگین متحرک فاصله می‌گیرد اما در نزدیکی باند‌های خارجی حرکت می‌کند. هنگامی که قیمت دوباره میانگین متحرک را بشکند، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تغییر روند باشد. علاوه بر این، زمانی که قیمت در روند از باند‌های خارجی عبور می‌کند، اغلب نشانه‌ی یک حرکت اصلاحی (ریتریسمنت) است. هرچند تنها در صورتی که قیمت میانگین متحرک را بشکند، یک حرکت بازگشتی (ریورسال) در نظر گرفته می‌شود.

4.مشخص کردن بازار‌های Overextended

ابتدا باید اصطلاح “Overextended” را تعریف کنیم:

اور اکستندد (Overextended) به حرکت بیش از حد قیمت گفته می‌شود. این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که بازار بیش از حد سقوط یا صعود می‌کند. میانگین متحرک این امکان را می‌دهد تا این نوع بازار‌ها را شناسایی کنیم. یکی از مشکلات اصلی معامله‌گران ورود دیر هنگام به بازار است. میانگین متحرک به ما این امکان را می‌دهد تا از این ورود‌ها جلوگیری کنیم.

در نمودار روزانه NZDJPY زیر، بازار دو حرکت Overextended به سمت پایین انجام داد و از میانگین‌های متحرک 10 و 20 فاصله گرفت. به عنوان معامله‌گر پرایس اکشن، ما نمی‌خواهیم در قیمتی که فاصله‌ی زیادی با میانگین‌های متحرک دارد وارد معامله شویم. به جای آن منتظر می‌مانیم تا بازار به حالت عادی برگردد و قیمت فاصله‌ی خود را با مووینگ اوریج کم کند. ما فقط در نزدیکی میانگین متحرک به دنبال ستاپ‌های معاملاتی هستیم.

معایب اندیکاتور مووینگ اوریج

اندیکاتور میانگین متحرک مانند بقیه اندیکاتور‌ها نقص‌هایی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

• این اندیکاتور بر اساس داده‌های گذشته‌ی قیمت محاسبه می‌شود بنابراین نمی‌تواند روند آینده را پیش‌بینی کند.
• در بسیاری از مواقع قیمت به میانگین متحرک احترام نمی‌گذارد و به راحتی از آن‌ها عبور کرده و سیگنال‌های اشتباه صادر می‌کند.
• این اندیکاتور در بازار‌ رنج کارایی خود را از دست می‌دهد.

سخن آخر

در این مقاله سعی کردیم که اندیکاتور مووینگ اوریج را معرفی کنیم و نحوه استفاده از آن را آموزش دهیم. همچنین درباره‌ی انواع میانگین‌های متحرک توضیح دادیم و تفاوت‌های آن‌ها را بازگو کردیم تا به شما در انتخاب بهترین مووینگ اوریج کمک کرده باشیم. میانگین متحرک ابزاری ارزشمند برای تحلیل بازار به شمار می‌رود، اما پیشنهاد می‌شود که از این اندیکاتور در کنار سایر ابزار‌های معاملاتی مثل خط روند یا به عنوان تاییدیه‌ی پولبک استفاده کنید تا احتمال موفق در معاملات افزایش یابد و کنترل روانشناسی بازار آسان تر شود.