پرایس اکشن چیست؟ | آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
اگر شما از کسانی هستید که تازه وارد دنیای معاملهگری شدهاید، احتمالا اصطلاح پرایس اکشن به گوشتان خورده است. پرایس اکشن شاخهای از تحلیل تکنیکال است که به مطالعه و تفسیر حرکات بازار میپردازد و فقط شامل نمودار خام قیمت بدون هیچگونه اندیکاتور و ابزار اضافی میشود. این روش بر سادگی تحلیل و معامله تاکید بسیاری دارد و به همین دلیل یکی از بهترین سبکهای معاملاتی در بازارهای مالی به شمار میرود.
بسیاری از معامله گران به دنبال روش های پیچیده و گنگ برای تحلیل بازار هستند ولی باید این نکته را به شما گوشزد کنیم نیازی نیست که فرآیند تحلیل تکنیکال را سخت و پیچیده کنید. تحلیل تکنیکال باید تا حد ممکن ساده و آسان باشد اما این موضوع برای بسیاری از معاملهگران برعکس است و آنها زمان زیادی را صرف پیدا کردن پیچیدهترین سیستم های معاملاتی میکنند که هیچ یک از آنها نمیتواند انتظاراتشان را برآورده کند.
آنها برای شروع تحلیل، تعداد بسیاری اندیکاتور بر روی نمودار های خود می اندازند، به سایت های زیادی سر میزنند و در تلاشاند که صدها متغیر مختلف را به طور همزمان بررسی کنند، دریغ از آنکه لبه معاملاتی درست در رو به روی آنها نشسته است. این لبه معاملاتی همان تحلیل حرکات قیمت یا پرایس اکشن (Price Action) است. تنها چیزی که برای تجزیه و تحلیل نمودار قیمت به آن نیاز دارید چشمان خود، یک کامپیوتر و دادههای خام قیمت است که بازار به صورت رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن، تفسیر حرکت قیمت در طول زمان است که شامل استفاد از نمودار خام قیمت برای معامله میباشد. با یادگیری نحوه خواندن حرکت قیمت، میتوانیم جهت حرکت اصلی بازار و معامله را بوسیله الگو های تکرار شونده یا ستاپ های حرکت قیمت که نشان دهندهی تغییر یا تداوم تمایلات بازار هستند، مشخص کنیم.
به عبارت سادهتر : پرایس اکشن استفاده از حرکات طبیعی یا به اصطلاح خام (Row) بازار و معاملهی آن است. این به معنا است که تمام تصمیمات معاملهگری خود را صرفا بر اساس میله های نمودار بدون اندیکاتور یا پاک (Naked) بگیرید. همه متغیر های اقتصادی باعث حرکت قیمت میشوند که میتوان آنها را به راحتی در نمودار قیمت مشاهده کرد. بنابراین به جای بررسی یک میلیون متغیر اقتصادی ( این کار غیر ممکن است ) میتوانید به راحتی معامله بوسیله پرایس اکشن را یادبگیرید زیرا این شیوهی معامله به شما امکان بررسی و استفاده از تمام متغیر ها را صرفا با خواندن و بررسی حرکات قیمتی که توسط خود بازار بوجود آمده است فراهم میکند و میتواند در تمام بازار های مالی استفاده شود.
سوالی که مطرح میشود این است که چگونه روش پرایس اکشن را در بازار پیاده کنید؟
اولین کاری که باید انجام دهید این است که تمام اندیکاتور ها را از نمودار حذف کرده و به اصطلاح آن را پاک (Clean) کنید. نموداری که از آن استفاده میکنید فقط باید شامل میله های قیمت با رنگ دلخواهتان باشد.
در تصویر زیر میتوانید مثالی از نمودار روزانه در EURUSD را مشاهده کنید:
اکنون، به مثالی از نمودار ساده و تمیز قیمت در کنار نموداری که با برخی از محبوبترین اندیکاتورها پوشیده شده است، نگاه کنید. کدام یک سادهتر و منطقیتر به نظر میرسد؟
با نگاه کردن به به دو چارت بالا، احتمالا موافق هستید که پنهان کردن حرکت طبیعی قیمت با اندیکاتور های گیج کننده و شلوغ کمی احمقانه به نظر میرسد. تمام اندیکاتور ها از حرکت قیمت مشتق میشوند، بنابراین اگر شما یک روش قدرتمند معامله بر مبنای رفتار قیمت ( پرایس اکشن ) داشته باشید، منطقی است که به جای استفاده از داده های شلوغ ثانویه از آن استفاده کنید.
پرایس اکشن ردپای پول است
در اینجا میخواهیم که بوسیله خوانش کندل ها، نحوه تحلیل و بررسی قیمت را با پرایس اکشن (Price Action) به شما نشان دهیم:
Up bar :
یک Up bar یا ” کندل صعودی “ Higher High و Higher Low بالاتری نسبت به کندل قبل از خود دارد. کندل های Up bar که در نمودار بالا مشخص شدهاند، در یک روند صعودی هستند. در یک Up bar، عموما محل بسته شدن کندل بالاتر از محل باز شدن آن است اما در بعضی مواقع محل بسته شدن کندل پایینتر از محل باز شدن آن میباشد ولی شما همچنان یک Up bar دارید. مانند کندل سیاهی که ما در نمودار بالا میبینیم. این حالت در روند های مومنتوم دار اتفاق میافتد زیرا همانطور که میبینید High و Low کندل سیاه همچنان بالاتر از High و Low کندل قبل از خود قرار دارد. Up bar ها نشان میدهند که خریداران یا به اصطلاح ” گاو ها ” کنترل بازار را در دست دارند.
Down bar :
یک Down bar یا ” کندل نزولی “ کندلی است که Lower High و Lower Low پایینتری نسبت به کندل قبل از خود دارد. توجه کنید که در مثال بالا، چگونه محل بسته شدن کندل، پایینتر از محل باز شدن کندل های نزولی علامت گذاری شده است. این حالتِ معمولی کندل های نزولی است. اگرچه همانطور که در توضیحات Up bar دیدیم الزامی نمیباشد. Down bar ها نشان میدهند که فروشندگان یا به اصطلاح ” خرس ها ” کنترل بازار را در دست دارند.
Inside Bar :
اینساید بار که در بعضی مواقع به آن ” Narrow range bar “ گفته میشود، کندلی است که High آن پایینتر از High کندل قبل و Low آن بالاتر از Low کندل قبل از خود میباشد. برخی معاملهگران اینساید باری را که High یا Low برابری با کندل قبل از خود داشته باشد را اینساید بار در نظر نمیگیرند. اینساید بار ها معمولا بلاتکلیفی بازار را نشان میدهند. مانند هر کندل دیگری، هرچه قدر محل باز و بسته شدن اینساید بار به یکدیگر نزدیکتر باشد بلاتکلیفی بازار بیشتر است و خریدار و فروشنده، کنترلی در بازار ندارند. در ادامه در مورد اینساید بار، توضیحات بیشتری ارائه خواهیم داد.
Outside Bar :
اوت ساید بار که اسامی دیگری مانند ” کندل مادر “ ، کندل اینگلفینگ و ” Wide range “ نیز دارد، کندلی است که High آن از کندل قبل و بعد از خود بالاتر و Low آن نیز از کندل قبل و بعد از خود پایینتر باشد. درنتیجه کندل قبل و بعد از خود را میپوشاند. در مثال بالا، محل بسته شدن کندل به طور قابل ملاحظهای از محل باز شدن آن بالاتر است و این حالت نشان میدهد که خریداران کنترل بازار را به دست گرفتهاند.
سیگنال های معاملاتی پرایس اکشن
همانطور که بازارها در حال حرکتاند ردپا یا به اصطلاح ” Footprint “ ایجاد میکنند. این ردپا همان پرایس اکشن است و در بعضی مواقع از خود سرنخی بر جای میگذارد که جهت بعدی خود را به ما نشان میدهد. این سرنخ ها با عناوینی مانند سیگنالها / الگوها / ستاپها یا استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن شناخته میشوند.
چیزی که به دنبال آن هستیم یک سیگنال پرایس اکشن است که به ما تاییدیهای برای ورود به بازار بدهد. ما در ادامه خواهیم دید که چگونه پرایس اکشن را با فاکتور های دیگری تلفیق کرده و معاملاتی با احتمال موفقیت بالا در بازار پیدا کنیم، اما در حال حاضر قصد داریم که تریگر های ورودی پرایس اکشن را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. همچنین این نکته را در نظر بگیرید که ستاپهای معاملاتی در زمانهای مخصوصی بیشترین احتمال موفقیت را دارند.
در نمودار زیر، میتوانیم یکی از مرسومترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن، یعنی استراتژی پین بار را مشاهده کنیم. همچنین ما در مثال زیر یک نمونه از پین بار شکست خورده را برای شما مشخص کردهایم تا به شما نشان دهیم که هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که همواره عمل کند.
کندل های پین بار ، اینساید بار و فیکی ( تقلبی ). این ها، سیگنال های پرایس اکشنی ساده و در عین حال بسیار قدرتمند هستند و اگر چگونگی معامله با آنها را بیاموزید، یک لبه معاملاتی بسیار قوی در بازار خواهید داشت. این سه ستاپ پرایس اکشن در واقع جزو ستاپ های مقدماتی ما هستند. ما در دوره های معاملاتی پیشرفته آکادمی پروتریدرز به شما ستاپ های اصلی سیستم معاملاتی خود را آموزش خواهیم داد.
ستاپ پین بار (Pin bar):
پین بار یکی از روش های مرسوم در معاملهگری است و احتمال موفقیت بالایی در بازار های روند دار دارد؛ به ویژه وقتی در نزدیکی سطحی دیده شود. پین بار هایی که در حمایت و مقاومت ها تشکیل می شوند، عموما ستاپ هایی با احتمال بالا را ایجاد میکنند. میتوان پین بار را خلاف روند نیز در نظر گرفت؛ اگر آنها به طور قابل توجهی از کندل های اطراف خودشان بزرگتر باشند و همچنین در محل مناسبی تشکیل شوند، احتمال یک بازگشت بزرگ در بازار افزایش مییابد. تصویر زیر مثالی از پین بار نزولی ( اولین کندل ) و پین بار صعودی ( دومین کندل ) را نشان میدهد.
در نمودار زیر نگاهی به پین بار هایی میاندازیم که در بازار روند دار تشکیل شدهاند. این شرایط، یکی از بهترین حالت ها برای معاملهی آنهاست. همچنین توجه داشته باشید که روند صعودی فعلی توسط دو پین بار صعودی ایجاد شد که به روند نزولی پایان داد.
ستاپ فیکی (Fakey):
فیکی یکی دیگر از ستاپ های معاملاتی پرایس اکشن است و برگشت قیمت از یک سطح مهم را نشان میدهد. اغلب اوقات به نظر میرسد که بازار به سمتی مشخص در حال حرکت است، ولی یکباره جهت حرکت قیمت تغییر میکند. در این لحظه، معاملهگران مبتدی وارد بازار میشوند و پس از ورود آنها، معاملهگران حرفه ای قیمت را در جهت مخالف حرکت میدهند. به این ترتیب معاملهگران مبتدی به دام میافتند. ستاپ فیکی میتواند پایه ریز حرکات بزرگی در بازار باشد.
همانطور که در مثال زیر میبینید، ستاپ فیکی به طور کلی شامل یک اینساید بار است که ابتدا قیمت آن را به صورت جعلی میشکند، به محدوده اینساید بار بر میگردد و سپس بسته میشود. فعال شدن تریگر ورود زمانی است که قیمت به سمت بالا برود و High اینساید بار را رد کند ( یا در حالت فیکی نزولی ، Low را رد کند ).
در نمودار زیر میبینیم که بازار قبل از شکل گیری ستاپ فیکی در حال حرکت به سمت بالا بوده است. توجه داشته باشید که ستاپ پرایس اکشن فیکی در شکست جعلی اینساید باری شکل گرفته است که معاملهگران مبتدی قصد داشتند در آن محدوده، برای بازار حد بالایی تعیین کنند ( جایی که بازار نتواند از آن بالاتر برود ). سپس معاملهگران حرفهای وارد عمل شدند و با خرید فراوان، تمام معاملهگران مبتدی را از بازار خارج کردند …
ستاپ اینساید بار (Inside bar):
اینساید بار یک سیگنال عالی برای ادامه روند است، اما میتواند به عنوان سیگنال برگشتی نیز استفاده شود. با این حال اولین راه برای یادگیری نحوه معامله اینساید بار به عنوان سیگنالی برای ادامه حرکت قیمت میباشد. این همان چیزی است که ما در اینجا روی آن تمرکز خواهیم کرد. اطلاعات بیشتر در مورد اینساید بار و راه های معامله آن، در دوره های معاملاتی پیشرفته آکادمی پروتریدرز در دسترس است. همانطور که در مثال زیر میبینید، یک اینساید بار کاملا در محدوده کندل قبل از خود قرار دارد. این ستاپ یک حرکت رنج کوتاه مدت و سپس شکست در جهت روند غالب بازار را نشان میدهد. اینساید بار ها در نمودارهای روزانه و هفتگی به بهترین وجه عمل میکنند. ستاپ اینساید بار ریسک به ریوارد های بسیار خوبی را برای معاملهگر فراهم میکند و در صورتی که در بازار روند دار شکل بگیرد احتمال موفقیت آن افزایش مییابد.
در مثال زیر، ما در حال مشاهده یک ستاپ اینساید بار در جفت ارز EURUSD هستیم که همراه با روند نزولی، منجر به حرکت قیمت به سمت پایین شده است. میتوانیم ببینیم که یک ستاپ اینساید بار عالی ، درست پس از شکست سطح مهم حمایتی شکل گرفته و قیمت از آن به طور قابل توجهی به سمت پایین و حمایت بعدی حرکت کرده است.
تلفیق پرایس اکشن و دیگر فاکتور ها برای ورود به معامله
ابتدا می خواهیم در مورد واژه Confluence صحبت کنیم. Confluence به معنای نقطهای در بازار است که در آن دو یا چند سطح به یکدیگر برخورد میکنند و به اصطلاح یک ” Hot point “ یا ” Confluence point “ را در بازار بوجود میآورند. Confluence در دیکشنری به معنای ” جمع شدن افراد یا اشیاء “ است. به طور کلی زمانی که به دنبال نواحی Confluence در نمودار میگردیم، در حال جستجوی نواحی هستیم که دو یا چند سطح یا ابزار تجزیه و تحلیل با هم تلاقی دارند.
در نمودار زیر، مثالی از معاملهی پرایس اکشن به همراه تلاقی ( تلفیق با دیگر فاکتور ها ) را مشاهده میکنیم. یک سطح یا نقطهی تلاقی در بازار به ستاپ معاملاتی اعتبار بیشتری میبخشد. برای مثال در نمودار زیر، پین بار پسزدگی قیمت را از یک سطح واضح افقی و همچنین مقاومت داینامیکی 8 و 21 روزه EMA ( خط های قرمز و آبی ) نشان میدهد. یکی دیگر از عوامل تلاقی در نمودار زیر خود روند نزولی میباشد. اگر شما یک ستاپ معاملاتی پرایس اکشن مطابق با روند داشته باشید ( مانند پین بار در نمودار زیر )، این حالت هم میتواند به عنوان نقطه تلاقی در نظر گرفته شود.
بنابراین، در نمودار زیر ما سه عامل تلاقی داریم که قدرت و اعتبار زیادی به ستاپ پین بار و معامله فروش میدهد:
- روند نزولی
- پسزدگی قیمت از مقاومت افقی
- پسزدگی قیمت از مقاومت داینامیک
چگونه از پرایس اکشن برای تشخیص روند بازار استفاده کنیم؟
یکی از مهمترین جنبه های یادگیری پرایس اکشن این است که بتوانید یک بازار روند دار را از یک بازار بدون روند تفکیک کنید. معامله با روند بیشترین احتمال موفقیت را دارد و در صورتی که قصد دارید به عنوان معاملهگر به درآمد زیادی برسید، لازم است که آن را بیاموزید.
در نمودار زیر، سوئینگ های High و Low را در هر دو روند صعودی و نزولی مشاهده میکنیم. قیمت زمانی که در یک روند صعودی است Higher High (HH) و Higher Low (HL) و زمانی که در روند نزولی میباشد Lower High (LH) و Lower Low (LL) ایجاد میکند. اگر قیمت حالت دیگری به غیر از دو مورد بالا داشت، در یک الگوی تثبیت قیمتی یا کانسالیدیشن (Consolidation) قرار دارد.
الگو های کانسالیدیشن شامل موارد زیر میشوند:
- رنج
- مثلث
- پرچم
- مستطیل
- و …
پس از شکسته شدن یک روند، معمولا قیمت زمانی را در حالت کانسالیدیشن سپری میکند که در تایم فریم پایینتر میتوان آن را مشاهده کرد. با تمرین قادر خواهید بود بدون نگاه کردن به تایم فریم پایینتر این حالت را در ذهن خود تجسم کنید.
الگوی کانسالیدیشن یا تثبیت قیمتی میتواند دارای دو حالت باشد:
- کانسالیدیشن فشرده که اغلب با عناوینی مانند چاپ (Chop) یا سایدوی (Sideways) شناخته میشود.
- کانسالیدیشنی که محدودهی بزرگتری دارد و به آن تردینگ رنج (trading range) گفته میشود.
قیمت در تردینگ رنج فاقد روند و سوئینگ های High و Low میباشد.
در نمودار زیر، میتوانیم مثالی از کانسالیدیشن فشرده یا حرکت چاپی (choppy) قیمت و کانسالیدیشن بزرگتر یا به اصطلاح تردینگ رنج (trading range) را ببینیم:
تشخیص بازار بدون روند یا در حال تثبیت با پرایس اکشن
” معامله با روند ” یک عبارت کلی است که اغلب برای معاملهگران تازه کاری که هنوز استراتژی کارآمدی برای آن پیدا نکردهاند باعث سردرگمی میشود. همانطور که قبلتر توضیح دادیم، پرایس اکشن تحلیل حرکت قیمت در طول زمان است. بوسیلهی بررسی رفتار قیمت میتوانیم جهت اصلی بازار یا روند و در صورت نبود روند، حالت تثبیت قیمت یا Consolidating را تعیین کنیم. طبق توضیحات قبل، در صورتی که بازار در حال ایجاد High و Low جدید باشد، روند دار است و در صورت عدم وجود الگوهای HH , HL , LH , LL در بازار، قیمت در حال تثبیت (Consolidating) میباشد. در نمودار زیر توجه کنید که چگونه قیمت در حالت Consolidating بین دو حمایت و مقاومت افقی در حال حرکت است و HH , HL , LH , LL جدیدی ایجاد نمیکند و حرکت آن سایدوی (Sideways) میباشد …
بهترین حالت برای معامله در یک بازار با الگوی کانسالیدیشن زمانی است که بازار در یک تریدینگ رنج ( کانسالیدینشی که ناحیهی بزرگی را در بر میگیرد ) باشد. موقعیت معاملاتی در کانسالیدیشن فشرده (Chop یا Sideways) هم میتواند بوجود بیاید اما برای این کار شما باید به تایم فریم پایینتر بروید و مهارت بالایی در معاملهگری داشته باشید.
نمودار زیر یک مثال عالی از معامله همراه با روند و همچنین معامله در محدوده رنج را نشان میدهد:
شیوه معامله در پرایس اکشن
سوالی که مطرح میشود این است که چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؟
- تمام اندیکاتور ها و ابزار های اضافی را از نمودار خود حذف کنید.
- حمایت و مقاومت های کلیدی را در نمودار مشخص کنید.
- ستاپ های پرایس اکشنی را بیابید.
- به دنبال تلاقی فاکتور های معامله یا Confluence باشید.
در نمودار زیر میتوانید ببینید که یک پین بار واضح همراه با تلاقی در USDJPY شکل گرفته که یک روند صعودی بزرگ را آغاز کرده است. توجه کنید که پین بار، پس زدگی قیمت را از حمایت افقی و همچنین سطح پنجاه درصد نشان میدهد. بنابراین پین بار با ساختار بازار تلاقی دارد …
چگونه سیگنال های ورودی خوب و بد را از یکدیگر تفکیک کنیم؟
چه اتفاقی میافتد اگر شما دو معاملهگر را برای چهار هفته کنار هم قرار داده و به آنها برنامه آموزشی و معاملاتی یکسانی بدهید؟ به احتمال زیاد نتایج بسیار متفاوتی را مشاهده خواهید کرد. معامله گری یک مهارت به شدت فردی است و شما نمیتوانید دو معاملهگر را بیابید که مانند هم عمل کرده یا هوش، استعداد، درک و مهارت ذاتی معاملهگری یکسانی داشته باشند. وقتی شما دانشجوی بازاری هستید که سعی میکنید در آن ، توانایی خود را برای یافتن سیگنال های معاملاتی با احتمال بالا توسعه دهید، این کار حتی پس از سال ها مطالعه میتواند از نظر ذهنی چالش برانگیز و استرسزا باشد.
بدیهی است که عوامل زیادی در فرآیند تصمیم گیری معاملهگر هنگام تحلیل نمودار، پیدا کردن سیگنال معاملاتی و سپس ورود به معامله تاثیر میگذارد. شما به احتمال زیاد در تصمیمات معاملهگری خود دچار تردید شدهاید؛ بدلیل عدم اعتماد به نفس مشکلاتی در ورود به معامله دارید یا مطمئن نیستید که آیا این سیگنال معاملاتی، معتبر است یا نه. دانستن اینکه به چه مواردی در نمودار نگاه کنید و چگونه بهترین سیگنال های معاملاتی را تشخیص دهید، یکی از قدم های اصلی برای افزایش مهارت خواندن نمودار های قیمت و توانایی اعتماد به خود میباشد.
نکاتی برای فیلتر کردن سیگنال های معاملاتی
نکات زیر برای فیلتر کردن معاملات میتواند برای هر سیگنال معاملاتی و تریگر ورودی استفاده شود ولی ما عمدتا در مثال های زیر، از استراتژی پین بار در نمودار های روزانه و همچنین یک نمودار 4 ساعته استفاده کردهایم.
1.دنبال سیگنالی با دم بلند بگردید که منجر به شکست جعلی یک سطح شده باشد
وقتی ما یک سیگنال برگشتی مانند پین بار مشاهده میکنیم که دم بلند آن به وضوح از سطح مهمی بیرون زده است، معمولا یک سیگنال معاملاتی با احتمال بالا داریم. این حالت همچنین میتواند یک شکست جعلی ایجاد کند که احتمال موفقیت سیگنال را بهبود میبخشد. شکست جعلی یک سطح، اتفاق بسیار مهمی است و نشان میدهد که بازار نمیتواند خود را در پایین یا بالای یک سطح مهم حفظ کند و احتمال حرکت به سمت مخالف وجود دارد. در اینجا مثالی از پین بار در جفت ارز NZDUSD را داریم که دم آن از یک سطح مهم عبور کرده و و منجر به ایجاد یک شکست جعلی شده است.
در نمودار زیر ، جفت ارز GBPUSD را مشاهده میکنیم و میتوانیم دو مثال دیگر از سیگنال پین بار را ببینیم که دم آن از یک سطح مهم بیرون زده و یک شکست جعلی را بوجود آورده است. هر دوی این سیگنال ها حرکات بزرگی را به سمت پایین ایجاد کردهاند.
2.یک پین بار با دم بلند، سیگنالی با احتمال موفقیت بالاست
دم یک پین بار بسیار مهم است و به نوعی پسزدگی قیمت را نشان میدهد. هرچه دم پین باری بلندتر باشد، پسزدگی قیمت نیز بیشتر است. پس پین باری با دم بلند از پین باری با دم کوتاه اعتبار بیشتری دارد و میتواند به جهش قیمت در سمت مخالف کمک کند. این به این معنا نیست که هر پین بار با دم بلند به خوبی عمل میکند، اما مطمئنا تعداد بسیاری از آنها این کار را انجام میدهند. از این رو ستاپ پین بار احتمال موفقیت بالایی دارد و باید در برنامه معاملاتی هر معاملهگر پرایس اکشن از آن استفاده شود.
همچنین توجه کنید که در مثال GBPUSD زیر ، پین باری را میبینیم که دم آن به طور واضح از یک مقاومت مهم عبور کرده و و منجر به ایجاد یک شکست جعلی شده است.
در مثال زیر ، یک پین بار با دم بلندی را میبینیم که در یک روند نزولی ایجاد شده است. وقتی یک حرکت مخالف روند و سپس یک پین بار با دم بلندی را مشاهده کردید، سرنخ خوبی است که نشان میدهد حرکت اصلاحی در حال پایان یافتن است و روند اصلی از آن پین بار با دم بلند از سر گرفته خواهد شد. نکته کلیدی در اینجا حرکت است؛ پین بارها یا دیگر سیگنال های معاملاتی در بازاری که در حال حرکت است نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت میباشد، احتمال موفقیت بالاتری دارند. همچنین به بازگشت قیمت و محدوده ورود 50 درصدی پین بار توجه کنید. این یک تکنیک ورود است که ما به شاگردان خود در دوره های آموزشی آکادمی پروتریدرز میآموزیم و به خوبی در پین بارهای با دم بلند عمل میکند و به دلیل اینکه این نوع ورود فاصله کمی با حد ضرر دارد، ریسک به ریوارد شما را بهبود میبخشد.
3.در شکست ها منتظر تاییدیه بمانید
معاملهگران اغلب در شکست سطوح فریب میخورند. همانطور که قبلتر مشاهده کردیم، تعداد زیادی از شکست ها جعلی هستند. از آنجا که هیچ راه مطمئنی برای تشخیص واقعی یا جعلی بودن شکست وجود ندارد، ورود به معامله دقیقا پس از برخورد قیمت به سطوح حمایت و مقاومت دارای ریسک بالایی است ( باید منتظر شکست بمانیم و در پولبک به سطح وارد معامله شویم ) ؛ هرچه بازار به یک سطح کلیدی نزدیکتر باشد ، احتمال ادامه حرکت کمتر میشود. شکست هایی که به طور کامل انجام نشدهاند را معامله نکنید، در عوض منتظر بسته شدن قیمت در بالا یا پایین سطح باشید، زیرا همیشه میتوانید پس از شکست و اصلاح قیمت وارد معامله شوید.
اینساید بار ها میتوانند شکست های جعلی زیادی را ایجاد کنند که در اینجا به دو مورد اشاره میکنیم:
- زمانی که بازار در حال رنج زدن و بدون روند است
- زمانی که سطحی برخلاف روند اصلی بازار شکسته شود
4.پین بار های دم بلند برگشت های بزرگی را پس از یک حرکت طولانی ایجاد میکنند
پین بار های دم بلند پس از یک حرکت طولانی و مداوم در یک جهت میتوانند دو کار مهم را انجام دهند:
- مشخص کردن نقاط چرخشی مهم بازار
- تغییر جهت روند طولانی مدت بازار
برای مثال در نمودار USDJPY زیر میتوانیم یک پین بار صعودی دم بلند را بعد از یک روند نزولی طولانی مدت ببینیم که منجر به شروع یک حرکت بزرگ به سمت بالا شده است …
5.در روند ها منتظر یک سیگنال ادامه دهنده بعد از پولبک به سطوح حمایت و مقاومت باشید
یکی از فیلتر های اصلی که میتوانید در معاملات خود اعمال کنید این است که منتظر پولبک قیمت به حمایت و مقاومت در یک بازار روند دار باشید. برای مثال، در نمودار زیر میتوانیم یک روند صعودی و یک روند نزولی را در GBPUSD مشاهده کنیم. دقت کنید در یک روند صعودی، اصلاحات قیمت چقدر کوچک هستند. همچنین در اینجا میتوانیم تلاقی پین بار با یک سطح حمایتی کلیدی را ببینیم که ستاپی با احتمال موفقیت بالا ایجاد کرده است. همین حالت در روند نزولی نیز قابل مشاهده است …
6.سیگنال هایی که در یک حرکت فشرده هستند را معامله نکنید
معامله کردن سیگنال هایی که در میانه یک حرکت کانسالیدیشنِ فشرده ( چاپ ) شکل میگیرند ایده خوبی نیست. برای مثال، اگر شما تعدادی کندل متوالی را در یک حرکت کانسالیدیشن مشاهده کردید، سپس یک سیگنال پین بار در داخل آن شکل گرفت، اعتبار سیگنال کمتر میشود. برای اعتبار بخشیدن به سیگنال خود، همیشه منتظر مومنتوم و شکست معتبر ناحیه کانسالیدیشن باشید. یک شکست معتبر، بسته شدن کندل خارج از کانسالیدیشن است.
در نمودار زیر، میتوانیم پین بار های اخیر را مشاهده کنیم که در جفت ارز AUDUSD طبق توضیحات بالا عمل نکردهاند:
7.به دنبال تلاقی سیگنال های پرایس اکشن (Confluence) با یکدیگر باشید
قبلتر در مورد تلاقی (Confluence) توضیحات کاملی ارائه دادهایم اما لازم است که دوباره آنها را یادآوری کنیم.
Confluent leveL چیست؟
سطحی دارای حداقل دو عامل پشتیبان است که به سیگنال معاملاتی اعتبار بیشتری میبخشد. این دو عامل میتواند یک سطح حمایت یا مقاومتی واضح همراه با سطح داینامیکی EMA یا یک اصلاح 50 درصدی به یک حمایت و مقاومت کلیدی باشد ( هرچه بیشتر ، بهتر ).
8.از سیگنال های پرایس اکشنی در محل هایی از نمودار که بلاتکلیف است دوری کنید
یکی از بهترین فیلتر های سیگنال های معاملاتی پرایس اکشن، عدم وجود عامل پشتیبان یا تلاقی است. اگر شما ستاپ معاملاتی را دیدید که در محل بلاتکلیفی از نمودار ایجاد شده است و فاکتوری وجود ندارد که اعتبار آن را بالا ببرد، احتمالا ستاپ معتبری نخواهد بود. این حالت بیشتر در سیگنال های میان روزی اتفاق می افتد. یک سیگنال 4 ساعته و 1 ساعته بدون هیچگونه فاکتور مهمی که آن را پشتیبانی کند، معمولا سیگنالی با اعتبار پایین است.
مثال زیر را ببینید:
ایجاد چک لیست فیلتر های پرایس اکشنی برای معامله
یک تمرین خوب برای هر معاملهگری، ایجاد یک چک لیست برای فیلتر کردن سیگنال هایی است که پتانسیل بالایی برای موفق شدن دارند. شما میتوانید از موارد ذکر شده به صورت دلخواه برای ایجاد چک لیست شخصی خودتان استفاده کنید.
سخن آخر
امیدواریم توضیحاتی که در مورد سبک معاملاتی پرایس اکشن برای شما آماده کردیم، مفید واقع شده باشد. مهم نیست چه استراتژی یا سیستمی برای معامله دارید، داشتن یک درک قوی از پرایس اکشن شما را به یک معاملهگر بهتر تبدیل میکند. اگر شما قصد دارید به یک معاملهگر خالص پرایس اکشن تبدیل شوید و متغیر های غیر ضروری را از نمودار های خود حذف کنید، میتوانید در دوره های پیشرفته آکادمی پروتریدرز شرکت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید